جهانی شدن در عصر پسامدرنیسم فرایندی چندبعدی است که یکی از ابعاد آن بعد فرهنگی است؛ امروزه انقلاب انفورماتیکی و الکترونیکی و به طبع آن توسعه رسانه های اطلاعاتی و پیشرفت فناوری ارتباطات موجب تسهیل در پیوند فرهنگ های ملل و گستردگی فرهنگی شده است؛ سوالی که در اینجا مطرح می شود این است، که آیا بشر از لحاظ فرهنگی به سوی جامعه واحد جهانی پیش می رود؟ آیا معانی جهانی شدن فرهنگ سیطره ارزش ها و مولفه های یک فرهنگ خاص است؟ آیا می توان از ارزش های جهان شمول یا فرهنگ جهانی سخن به میان آورد؟ برخی اندیشمندان معتقدند که امروزه شدت و سرعت فرایند جهانی شدن دنیا را به مکانی شگفت انگیز تبدیل کرده است که در آن هم فرایند های همگرایی و هم روند های واگرایی در حال تحقق هستند، و گسترش ارتباطات متقابل فرهنگی هنری منجر به تعامل و تبادل فرهنگی پایداری می شود که هم باعث تجانس فرهنگی و هم باعث آشفتگی فرهنگی است. حسین خلیلی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر و منتقد هنری در آذر ماه 1394 نشستی را با همکاری پروژه های برجاس و گالری ایسو باعنوان شناخت فرهنگ و مکانیزم های فرهنگی در فرایند جهانی شدن برگزار کرد و مقوله جهانی شدن فرهنگ ها در بستر جامعه ی ایرانی و همچنین نقش هنر معاصر ایران در این فرایند را نیز مورد بررسی قرار داد. اینکه هنر معاصر ایران چه واکنشی به این فرایند جهانی شدن نشان داده است و اینکه هنر تا چه اندازه می تواند در انتقال فرهنگ ایرانی نقش ایفا کند و از طرفی مقوله جهانی شدن چه تاثیراتی بر روند شکل گیری هنر معاصر ایران گذاشته است. پس از اینکه حسین خلیلی مطالب مورد پژوهش خود را مختصری شرح داد بین مخاطبان و وی، گفت و گو و پرسش هایی شکل گرفت که در اینجا می آوریم:
- آیا ناسیونالیسم یا همان ملی گرایی میتواند خود را با فرایند جهانی شدن وفق دهد و یا اینکه همگرایی بین این دو مقوله، اجتناب ناپذیر است؟
- چگونه میتوان ارزش ها و آداب و رسوم بومی و فرهنگی قومیت ها در اقلیم های مختلف را با فرایند جهانی شدن و پسامدرنیسم وفق داد؟ هنر معاصر بر جهانی شدن و جهانی شدن بر هنر معاصر چه تاثیراتی گذاشته است؟ تا چه اندازه فرایند جهانی شدن در زندگی فرهنگی و هنری ایرانیان تاثیر گذار بوده است؟