نکته ای درباره اهمیت طراحی
امروزه با وجود تعاریف متفاوت از طراحی رسیدن به تعریفی واحد در رابطه با این معقوله، کاری خطیراست. پیش ازهنر معاصر عموما طراحی را به عنوان پیش طرح می دانستند. نقاش پیش از اینکه نقشی در هم آمیزد برای آموختن و یا مطالعه کردن، دست به طراحی از روی اشیاء می زد تا از آن موجودیت درکی داشته باشد یا اتودی بود که نقاش قبل از انجام پروژه نهایی، عوامل صحنه ای که می خواست نقاشی کند را در یک پیش طرح ساده به وسیله طراحی تجربه می کرد. تا اینجا طراحی به عنوان یک رسانه مستقل محسوب نمی شد و بیشتر به عنوان مهارتی محسوب می شد که برای درک بهتر از ایده نهایی هنرمند مورد استفاده قرار می گرفت.
در هنر معاصر به دلایل زیر اهمیت طراحی تا آنجایی رسید که آن را به عنوان یک زبان مستقل از دیگر هنر ها پذیرفتند. از جمله این دلایل گسترش علوم انسانی بعد انقلاب کبیر، توجه به علوم روانشناسی جدید و توجه به ضمیر ناخودآگاه انسانی بود که عاملی شد تا هنرمندان اکپرسیونیسم برای بیان آنی از رفتارهای فردی، اجتماعی و حتی تاریخی خویش اقدام به برداشتن فاصله طراحی و نقاشی کرده و به یک بیان طراحانه دست یازند. روانشناسان به این نتیجه رسیدند که منشاء بسیاری ازرفتارهای لحظه ای انسان محصول چیزهاییست که در وجودش هست و انسان از آن بی خبر است مانند کنش و واکنش های دینی ، غریزی و آموخته های خانوادگی و تاریخی که در ما ناآگاهانه به فعلیت در می آیند. هنر می خواست راهی به این دریای پهناور مفاهیم باز کند پس نیازمند به زبانی بود تا به ساده ترین شکل با لحظه خویش پیوند بخورد. طراحی به علت مواجهه مستقیم با بیانگری بهترین راه شد تا هنرمند احساسات،عواطف و بیان فردی خویش را با ساده ترین ابزار به رسانه تبدیل کند .
متاسفانه درایران همچنان طراحی تخصصی جایگاهی که باید ندارد.، به این دلیل که نتوانسته در فردیت ما به تجربه و بعد به تعریف تبدیل شود و به همین خاطر بخش زیادی از هنر معاصر ما طراحی را در همان معانی کلاسیکش پذیزفته و به نسل بعد آموزش می دهند. تعاریفی چون سیاه و سفید بودن طراحی و یا از طریق خط بیان کردنش و یا با یک سری ابزار مشخص و قدیمی کار کردن و یا همچنان طراحی را صرفا تمرینی می دانند که هنرجو برای تقویت حافظه و ارتباط با اشیاء انجام می دهد.
امروزه طراحی به دو بخش پایه و تخصصی تقسیم می شود. همانطور که بیان شد طراحی پایه یا پیش طرح، برای تمرین و یا الگویی از یک ایده انجام می شود ولی طراحی تخصصی بیان آزادانه از زبانیست که ما را به یک تجربه آنی پیوند می دهد و سعی در بیان احساسات و عواطف زودگذر ما دارد که به ضمیر ناخودآگاه ما پیوند خورده است .مجید کامرانی ، اکبر نعمتی راد و مصطفی معصومی سعی کردند در آثار خودشان یک برخورد صادقانه با خود داشته باشند و آنچه را که باور زندگی امروزشان است با زبان طراحانه بیان کنند. در این نمایشگاه ما با یک رویکرد فردی مواجه هستیم و طراحی راهی برای بیان لحظه هایشان شده تا ما را با رویکردی مفهومی، روانشناسانه و طبیعت گرایانه از طراحی نزدیک کنند وسه برداشت از طراحی را بخاطرمان بسپارند. اگر تامل کنیم و به نقد و تحلیل بنشینیم نکاتی برای بیان کردن در این نمایشگاه وجود دارد.